همین که تا اینجا برای مطالعه این مقاله در خصوص مشکلات زندگی آمده اید نشانه بسیار خوبی است. همین قدم کوچک نویدبخش حل شدن مشکلات شما در زندگی به زودی زود است. به شما تبریک می گویم. تفاوت اصلی این مقاله از دیگر نوشته های این حوزه این است که قرار نیست من به شما راه حل موضعی و چند ساعته ارائه بدهم. قرار است با هم مهارت حل مسئله را بررسی کنیم که شما را در تمام دست اندازهای زندگی کمترین تکان ها و لغزش ها را تجربه کنید و به راحتی با مسائل زندگی دست و پنجه نرم کنید. اما قبل از شروع بهتر است چند سوال مهم را با هم بررسی کنیم.
چرا مشکلاتم حل نمیشه
اگر این سوال در ذهن شما هم هست نشانه خوبی نیست. این سوال نشان دهنده عدم آگاهی و توانایی شما در حل مسئله است. مشکل و مساله در زندگی برای حل شدن است. به قول معروف اگر به در بسته خورده اید، این در برای باز شدن است و الا به جای آن دیوار می گذاشتند. نکته اینجاست که هنوز کلید مناسب آن در را پیدا نکرده اید و در این مقاله راهکارهای پیدا کردن کلید مناسب را باهم بررسی خواهیم کرد.
مشکل و مسئله تکرار شونده چیست
اگر کارمند هستید و ۲۰ ام هر ماه ته حساب چیزی نمی ماند و هر ماه با این مشکل رو به رو می شوید این مشکل تکرار شونده است. اگر در رابطه زناشویی و یا عاطفی تان مدام جر و بحث ها و اختلافات مشابهی را هر دو هفته یا یک ماه یکبار تجربه می کنید این دقیقا مثالی از یک مسئله تکرار شونده است. اگر این بار چندم است که لاغر می کنید و باز به همان وزن قبلی برمیگردید این یک مشکل تکرار شونده است.
داشتن مشکل تکرار شونده در زندگی عیب بزرگی نیست و حدودا تمام مردم جهان اگر مهارت حل مسئله را یاد نگرفته باشند به شکل های مختلفی آن را تجربه خواهند کرد و خوش به حال شما که از امروز با مطالعه این مقاله قرار است یک تفاوت اساسی و ریشه ای با دیگر افراد جامعه در حل کردن مشکلات تان و قطع کردن زنجیر تکرار آن داشته باشید. تاکید میکنم که اگر مشکلات تکرار شونده ای در زندگی دارید مطالعه این مقاله را خیلی عمیق تر جلو ببرید.
چرا مشکلات تمومی نداره
اگر به دنبال جایی در جهان می گردید که هیچ مشکلی را در آنجا تجربه نکنید من می توانم کمک تان کنم. تنها جای جهان که هیچ مشکلی در آنجا وجود ندارد و تا همیشه آرامش را تجربه خواهید کرد یک مستطیل ۲ در ۰٫۵ متر است که در نزدیک ترین قبرستان می توانید برای خودتان رزرو کنید! زندگی با چالش ها و پیروزی هایی که در این چالش ها تجربه می کنیم معنا پیدا می کند و تا زمانی که زنده هستید و نفس می کشید در هر جایگاهی که باشید مشکلات و مسائل جزوی جدانشدنی از زندگی شما خواهند بود و باید با حل کردن آنها باید کِیف کنید نه اینکه کفرتان بالا بیاید. این اعصاب خوردی ها به خاطر دیدگاه و طرز تفکر اشتباه ما در خصوص مشکلات است.
تعبیر و ذهنیت اشتباه از مشکلات
اصولا ما آدم ها از هرگونه مشکل و مساله ای فراری هستیم و با شنیدن کلمه مشکل و سختی بلافاصله سر و کله کلمه بدبختی نیز در ذهن ما پیدا می شود و خون مان را به جوش می آورد. این مساله منعکس کننده نگاه و نگرش واقعی ما به مشکلات است. ما مشکلات و سختی ها را برای خودمان به دو گونه تعبیر و توجیه می کنیم:
- بد شانسی و بدبختی
- کیفر گناهان و اعمال ناشایست
خب به خاطر همین هم هست که حالمان در زندگی خوب نیست.
مشکلات را شکلات کنید
نویسنده ای که الان اسمش در خاطرم نیست می گفت:
” وقتی خدا بخواهد هدیه ای برای شما بفرستد، آن را در مشکلی می پیچد و هر چه مشکل بزرگتر باشد، هدیه هم بزرگتر است. “
مگر ممکن است که با این چنین دیدگاهی در رویارویی با مشکلات حالمان بد شود. راز موفقیت تقریبا تمام افراد موفق جهان نیز در همین موضوع نهفته است. به این گفته انیشتین دقت کنید :
” مجال ( فرصت ) در دل دشواری ها نهفته است. مشکلات، نردبانی است برای صعود انسان به بالاترین قلعه های زندگی. “
شکلات کردن مشکلات نیاز اکید به تغییر دیدگاه شما دارد. باید در دل هر زحمتی، رحمت ببینید و به گنجی که در هر رنجی نهفته است، ایمان داشته باشید. ( من جای شما باشم این دوتا جمله رو می نویسم قاب می کنم که همیشه جلوی چشمم باشه! )
اگر مشکلات حل نکنیم چی میشه
هیچ اتفاق خاصی نمی افتد. همین وضعی که تا به امروز داشتید ادامه خواهد داشت. واقعا اگر از اوضاع زندگی تان راضی هستید واقعا هیچ دلیلی ندارد که به خواندن این مقاله ادامه دهید. اما اگر از تکرار یک سری مشکلات به تنگ آمده اید و به دنبال راه حل های اساسی هستید تا یک جهش حسابی در زندگی تجربه کنید بیشتر ازین در خصوص اهمیت این موضوع صحبت نکنیم و به سراغ روش حل مشکلات برویم.
درواقع فقط کسی که مهارت حل مسئله را یاد بگیرد و مهم تر از آن در مواجهه با مشکلات زندگی به کار بگیرد، قادر خواهد بود که هر تهدیدی را تبدیل به فرصت کند.
چطور مشکلات حل کنیم
خب میرسیم به اصل مطلب. وقتی حرف از حل مشکل پیش می آید در کشور ما مرسوم شده که به جای حل مسئله معمولا، صورت مساله را پاک می کنیم یا به سراغ یک سری راه حل های موقت و موضعی برویم که نتیجه استفاده از این راه حل ها را در زندگی مردم ما و وضعیت اقتصادی و معیشتی و نحوه اداره کشور به وضوح می توانید ببینید.
هر شخصی در زندگی زناشویی دچار مشکل می شود و با شریک عاطفی اش اختلاف دارد، در کمال ناباوری به این نتیجه می رسد که بچه دار شود و خانواده ها هم ازین تصمیم حمایت می کنند و در نهایت و در کمال تاسف به تعداد بچه های طلاق در کشور یک نفر دیگر اضافی می شود.
مدیران در مدیریت کارمندان ضعیف هستند و مهارت های لازم برای تعامل درست با پرسنل را ندارد و هر ماه کارمند عوض می کند و اگر سوال در خصوص اوضاع نابهسامان کسب و کارش بپرسی تمام نفراتی که تا به امروز اخراج کرده را مقصر می داند.
خواهشا اگر شما تا قبل از این جزو این دسته ها بودید از همین لحظه بیشتر به دلیل و منشا مشکلات دقت کنید.
مشکل نه مساله
از این نقطه به بعد یک قرار باهم میگذاریم که مشکلات را با نام مساله خطاب کنیم. چرا؟ در فرهنگ و گویش ما مشکل حل شدنی نیست و با این عنوان خطاب کردن آن باعث وخیم تر شدن اوضاع می شود. در عین حال از دوران مدرسه درگیر مسائلی بودیم که برای حل شدن ساخته شده اند و همین تفاوت دیدگاه در ریشه این دو کلمه کمک زیادی به شما در حل کردن مسائل ( نه مشکلات ) زندگی تان می کند.
ماشین حل مساله
فرض من از زندگی یک سفر است در یک جاده بسیار زیبا و خوش آب و هوا که البته یک سری جاها با دست انداز و باد و بوران و زمستان رو به رو می شویم. برای هرچه قشنگ تر و سریع تر پیش رفتن در مسیر زندگی نیاز به یک ماشین داریم که من اسم این ماشین را ماشین حل مسئله می گذارم. برای داشتن این ماشین باید همه اجزای آن را در کنار هم داشته باشید. اجزای این ماشین شامل این موارد می شود که هرکدام را جداگانه برای شما بررسی می کنم.
- فهم و درک مساله
- روش ها
- انتخاب روش و اجرا
- بازخورد
- اطمینان از عدم تکرار
۱ . فهم و درک مساله
یکی از چالش های اصلی شما در حل کردن مسائل زندگی درک درست مسئله است. اگر مساله درست نشود قطعا ختم به راه حل نادرست می شود. گول ظاهر ساده آن را نخورید، فهم کامل و درست اصلا کار ساده ای نیست و وقت گیر ترین قسمت فرآیند حل مساله است.
یکی از نکته های ضخیمی که باید به آن اشاره کنم این است که مسائل را ” من محور ” بررسی کنید. یعنی چی؟ یعنی تا زمانی که انگشت اتهام تان به سمت دیگران باشد و به دنبال تغییر دیگران برای حل مساله باشید، مسائل حل شدنی نخواهند بود. باید نقش خودتان را در مسائل پیدا کنید و به قول استفان کاوی روی نقطه اثرگذاری خودتان بایستید.
کمی به دلیل این سوالات فکر کنید :
-
چرا مشتری ها از من نمی خرند؟ چرا فروشنده هام نمی فروشند؟
اگر سوال را به این شکل مطرح کنید به راه حل های درستی نمی رسید! چون یا باید مشتری ها را عوض کنید و یا فروشنده هایتان را! پس نقش حضرتعالی به عنوان ساحب این کسب و کار چیست؟ سوال درست این است که از خودتان بپرسید چرا فروش من پایین است و به دنبال دلایل کلی و ریشه ای آن بگردید.
-
چرا همسرم با من خوب نیست ؟
ریشه اختلافات زناشویی تان را اگر در طرف مقابلتان جستجو کنید حتما ویژگی های منفی او بیش از پیش در چشمتان بزرگ می شود و احتمالا به فکر طلاق بیافتید و یا هرروز مزمت و سرکوفت سر همسر بیچاره تان بزنید و عزت نفس او را از بین ببرید و اوضاع را بدتر کنید. به جای این سوال از خودتان بپرسید که چرا حال رابطه ما خوب نیست و چه کارهایی می توانم بکنم که اوضاع ارتباطی ام با همسرم بهتر شود.
ملاحظه فرمودید که سوال درست پرسیدن هم خود یک مهارت است و باید زمانی را برای یاد گرفتن این مهارت اختصاص دهید. وقتی به سوال درست رسیدید و فهم و درک درستی از مساله پیدا کردید باید به سراغ قسمت دوم ماشین حل مساله بروید.
۲ . روش ها
حواستان به اهمیت زمان گذاری اختصاصی باشد. دستشویی و موقع دوش گرفتن یا نماز خواندن به هیچ عنوان زمان های مناسبی برای حل مساله نیستند. باید بشینید و به صورت اختصاصی به روش های حل مسئله تان فکر کنید.
یکی از بهترین راه های پیدا کردن روش های مختلف حل مساله، تکنیک بارش فکری یا طوفان فکری است. اگر چیزی از آن نمی دانید یک سرچ ساده در گوگل بزنید. در این مرحله تمام روش های ممکن برای حل مسئله تان را می نویسید و در مرحله بعدی روش را انتخاب می کنید.
۳ . انتخاب روش و اجرا
انتخاب روش هم کار ساده ای نیست. قرار نیست بهترین روش مناسب شما باشد. هر شخصی بنا به شرایطی که دارد باید به دنبال روش اختصاصی حل خود بگردد. به گفته ویلیام گلسر : ” هر راه حل مشکلات خودش را دارد. ” در مرحله انتخاب روش در واقع شما باید تصمیم بگیرید که کدام روش را به همراه مسائل بعدش انتخاب می کنید.
اینجا جای تمام کش و قوس ها و فکرهای لازم را برای انتخاب روش مورد علاقه تان است. بعد از انتخاب روش به هیچ عنوان حق برگشتن و تغییر راه حل ندارید. باید یک روش را انتخاب کنید و تا ته مسیر پیش بروید.
۴ . بازخورد
به آخر مسیر که رسیدید حالا باید بایستید. زمان بازخورد گرفتن اینجاست. باید اول از خودتان بعد از بقیه کسانی که تحت تاثیر این مساله هستند سوال بپرسید که آیا در حل کردن مساله موفق بوده اید یا نه؟ اگر نه چرا؟ اگر نیاز به اصلاح دارد روش را اصلاح می کنید و مسیر را از سر میگیرید اگر نه باید به سراغ روش دیگری بروید.
۵ . اطمینان از عدم تکرار
اگر در حل مساله موفق بودید کار تمام نشده است. باید با بررسی تمام جوانب از عدم تکرار آن مطمئن شوید. این نکته که جلوی تکرار آن را بگیرید بسیار حیاتی است و نکته تمایز شما در حل مسائل خواهد بود.
تمام این توضیحات قسمتی از جلسه حل مساله در دوره استادی تغییر است. اگر به این موضوع و مهم تر از آن به پیشرفت و رشد در زندگی علاقه مند هستید و دوست دارید استاد تغییر شوید، حتما سری به صفحه دوره استادی تغییر بزنید.
لینک مرتبط : دوره تخصصی بلند مدت استادی تغییر
من و تیم ما بی صبرانه منتظر شنیدن فید بک و بازخورد استفاده شما از ماشین حل مسئله در مسیر زندگی تان هستیم. از وقتی که برای مطالعه این مقاله گذاشتید، متشکرم.