سید علی احمدی

چرا حال دل ما خوب نیست؟ (چگونه حالمان را خوب کنیم؟ )

همین اول داستان به شما بگویم‌که اگر به دنبال پیدا کردن حال خوب و بهبود حس و حال تان در زندگی هستید، دقیقا جای درستی آمده اید. باید به شما آفرین گفت که به دنبال ریشه یابی دلیل حال بدتان هستید، شاید می پرسید چرا؟ چون اکثر آدم ها از پیدا کردن دلایل واقعی حال بدشان فراری هستند. آن ها اغلب اوقات به دنبال عیب و ایرادات خودشان نیستند، چرا که از این موضوع که عیبی در وجود آن هاست به شدت وحشت دارند و از آن فراری هستند. اکثر این‌افراد به طور کامل منکر می شوند که ایرادی در شخصیت و وجود خودشان دارند. اگر شما پروسه عیب یابی و رفع مشکلات خودتان را شروع کرده اید، شما در دسته بندی این افراد قرار ندارید، پس قبل از شروع این مقاله اول خودتون رو حسابی تشویق کنید و توی دلتون به خودتون افتخار کنید. 

در این مقاله قصد دارم تا اول دلایل نداشتن حال دل خوب این روزهای کشورم را بررسی کنم و در نهایت در خصوص راهکارهای کاربردی برای رسیدن به حال خوب صحبت کنیم.

علت حال بد

اول قبل از هرچیز تکلیف این موضوع را مشخص کنم که علت حال بد و نداشتن حال خوب فقط مسئله من و شما نیست. دغدغه و درد مشترک تمام جهان است. از کوچک گرفته تا بزرگ، دختر و پسر و مرد و زن درگیر این موضوع هستیم. می دانم اوضاع ایران ما خوب نیست و منکر بد بودن وضع اقتصادی و سیاسی ایران نیستم ولی با دامن زدن به حال بد بیشتر هم کاملا مخالفم. تکرار مدام خوب نبودن این اوضاع چه سودی دارد جز اینکه حال دل من و شما را بدتر کند؟ این سوال شاید در دیدگاه اول یک سوال سطحی و ساده به نظر بیاید اما اگر به عمق آن دقت کنیم می فهمیم  که این سوال شاید اساسی ترین دلیل تکرار و پایداری حال بد ماست.

اگر از سران این مملکت هستید و می توانید تاثیر و تغییری در وضعیت ما ایجاد کنید، سر صحبتم با شما نیست. ولی اگر شما هم مثل من یک شهروند معمولی بدون اختیارات قانونی در سطح کلان هستید بیاید به بیشتر شدن حال بد همدیگر دامن نزنیم. توان تحمل شنیدن خبر بد برای انسان محدود است. اگر بیشتر از حد توان خبر بد بشنوید اتفاق وحشتناکی با عنوان ناتوانی آموخته شده برایمان می افتد که در ادامه با شما خواهم گفت.

ناتوانی آموخته شده!

در سیرک ها برای آموزش و کنترل فیل ها، پای آن ها را از کوچی با زنجیر خیلی باریکی که پاره کردن آن برای بچه فیل سخت است، به ستون می بندند. تلاش های بچه فیل برای فرار به شکست ختم می شود طوری که وقتی فیل بزرگ شد وقتی همان زنجیر را به پایش دید حتی یک بار هم به فکر تلاش برای فرار نمی افتد چون بی فایده می داند. با اینکه پاره آن زنجیر برای فیل بزرگ خیلی ساده است. این ناتوانی آموخته شده است که دقیقا برای انسان ها نیز صادق است. تا به حال به این فکر کرده ای که تو چه زنجیرهایی از بچگی به پا داری؟ چند وقت است که دست از تلاش کردن کشیده ای و بیخیال پاره کردن این زنجیر ها شده ای؟ به این فکر کرده اید که ما تا چه حد شبیه این فیل ها هستیم ؟

تفاوت بین ما انسان ها و فیل ها قطعا خیلی زیاد است. یکی از این تفاوت های بزرگ، قدرت تخیل و ساختن تصویر ذهنی است. متاسفانه یا خوشبختانه مغز ما قدرت تشخیص و تمییز تصویر ذهنی و تجربه واقعی را ندارد.  این مسئله به این معنی است که حتی اگر شما فقط  در تلاش های ذهنی تان برای موفقیت شکست بخورید ذهن شما آن را به عنوان شکست در دنیای واقعی قلمداد می کند و به این ترتیب سرعت رسیدن ما انسان ها به ناتوانایی آموخته شده چند برابر می شود. ناتوانایی آموخته شده در واقع کار هایی است که شما فکر می کنید توانایی انجام آن ها ندارید، و اگر آن ها را انجام دهید قطعا با شکست مواجه خواهید شد. 

در نتیجه مغز شما می آموزد که شما در انجام این کار ناتوان هستید. وقتی مدام خبرهای منفی جامعه را به خورد ذهن تان می دهید نتیجه این می شود که تعداد این شکست های ذهنی به صورت نجومی بالا می رود و دست از تلاش کردن می کشیم که همین موضوع اصلی ترین دلیل بد بودن حال دل ماست.

دلایل بد بودن حال مان را دکتر مایکل فریش در ۱۶ قسمت دسته بندی کرده است که در ادامه این موارد را باهم بررسی می کنیم. می توانید تمام این موارد را در سمینار استادی تغییر هم ببینید.

برای دانلود رایگان سمینار استادی تغییر اینجا کلیک کنید

۱۶ قلمرو زندگی – دکتر مایکل فریش

مایکل فریش ” در کتاب خود با عنوان ” Quality of Life Therapy ” تئوری بسیار ارزشمندی مبتنی بر ۱۶ قلمرو ارائه می کند. ۱۶ قلمرویی که باید خط کش و معیار من و شما برای چشیدن حال خوب در زندگی باشد و اگر به هردلیلی حال دل ما بد شد به راحتی و با بررسی این ۱۶ قلمرو دلیل آن را پیدا کنیم و بتوانم آن حال بد را تغییر دهیم.  به عقیده دکتر فریش ما برای چشیدن طعم خوشبختی و رضایت در زندگی باید این ۱۶ قلمرو برنامه ریزی و مطالعه داشته باشیم و سبک زندگی ما به گونه ای باشد که سطح مطلوبی را در تمام موارد زندگی خود داشته باشیم. می دانم بی صبرانه منتظر شنیدن این ۱۶ قلمرو هستید، منتظرتان نمی گذارم.

۱-سلامت

همیشه شنیده ایم و گفتیم عقل سالم در بدن سالم! کاملا مشخص است که حال خوب بدون عقل و بدن سالم در کنار هم، اتفاق نمی افتد. متاسفانه در جامعه ما هنوز سلامتی و توجه به بدن و تغذیه آن جایگاه خود را پیدا نکرده است. اگر در آن طرف آب حال مردم خوب است یا حداقل خیلی بهتر از ماست، یکی از دلایل ساده و کوچک آن این است که همه افراد خود را موظف می دانند به محض اینکه از محل کار به خانه برگشنتد ساک ورزشی را بردارند و روانه باشگاه شوند. هیچ کس اجازه خوردن قرمه سبزی و پلو با تک دیگ نونی را برای وعده شام به خودش نمی دهد. معمولا به یک وعده عصرانه بسنده می کنند. صحت این موضوع را از آشنایان اونور آبی خود جویا شوید.

حالا حرف من این نیست که از امروز شام به خودتان حرام کنید و از بعد از ظهر بروید باشگاه. نه! از قدیم بیراه نگفته اند که سنگ بزرگ نشانه نزدن است. بحث من اینجاست که شما نیز این روند را از یک جای و به شکل پله پله شروع کنید. برای این شروع چند تکنیک و راهکار ساده برای شما دارم.

مطالعه کنید :  استارتاپ یا کسب و کار نوپا چیست

بدون عرق ریختن عنوان کتاب خانم میسل ال سگار است که ایده و حرف بسیار ارزشمند و جالبی دارد. برای اکثر ما با توجه به سرشلوغی های زندگی دیگر باشگاه رفتن و ورزش کردن مرتب مثل یک خواب آسوده و راحت شده است. ولی اگر تحرک نداشته باشیم و به فکر سوزاندن کالری های اضافه ای که هر روز دریافت می کنیم نیفتیم، خیلی زود بدن ما خانه بیماری های سختی مثل دیابت، فشار خون و … می شود.

پیشنهاد خانم دکتر ال سگار در کتاب بدون عرق ریختن یا NO SWEAT افزایش تحرک در محل زندگی و فضای کار ماست که حداقل کمی از کوتاهی مان در ورزش کردن را جبران کنیم. برای اجرایی ساختن این موضوع باید ریز حرکت یا  MICRO ACTION طراحی کنید.

ریز حرکت یا MICRO ACTION یعنی چه ؟

ما با به صورت کاملا خودخواسته و برنامه ریزی شده در قالب ریزحرکت باید حجم فعالیت های تحرکی روزانه خودمان را افزایش دهیم. مثلا اگر همیشه در پارکینگ اول شرکت پارک می کردید، بعد ازین ماشین را در دورترین نقطه یا حتی بیرون از شرکت یک کوچه بالاتر یا پایین تر پارک کنید که مجبور باشید مسیری را تا شرکت پیاده روی کنید.

اگر در خانه آپارتمانی چند طبقه زندگی می کنید، یک طبقه را از پله ها بالا بروید و در طبقه اول سوار آسانسور شوید. گوشی خود را در اتاق دیگر دفتر قرار دهید که مجبور باشید برای جواب دادن به آن از روی صندلی پاشده و چند قدمی را تا رسیدن به گوشی طی کنید. با دوچرخه سرکار یا برای خریدهای منزل بروید. همه این ها ریز حرکت  یا میکرو اکشن هستند. این ها مثال های حرکتی بسیار ساده ای هستند که با انجام دادن آن در یک مدت زمان طولانی از نتیجه که میگیرید، شگفت زده خواهید شد.

۲ – احترام به خویش

یکی از شایع ترین اتفاقات در زندگی مدرن ما خودخوری و خودزنی کردن است. هیچ کدام از ما اجازه اشتباه کردن به خودمان و یا حتی اطرافیان مان را نمی دهیم و همین موضوع قاتل سرخوشی و حال خوب ما در زندگی است. به محض اینکه از خودمان یا کارمندمان یا فرزندمان خطایی سر زد، شروع می کنیم به تحقیر و سرکوفت زدن! تو چرا این قدر خنگی؟ آخه یه آدم این قدر دست و پا چلفتی! و مدام این مکالمه را در کل روز با خودمان ادامه می دهیم. نتیجه این خودخوری ها و خودزنی ها از بین رفتن عزت نفس ماست.

حتما لیستی از موفقیت های ریز و درشتی که در زندگی تا به امروز داشته اید، تهیه کنید، همراه داشته باشید و در هر فرصتی که می توانید این موارد را به روزرسانی کنید. این لیست سپر دفاعی شما برای دفع تمام این تحقیرها و سرزنش هاست. به محض اینکه در آماج این حملات قرار گرفتید، سراغ این لیست بروید و با مرور تک تک آن ها حس خوب تان را دوباره زنده کنید.

آدمی به اشتباه کردن و درس گرفتن ازین اشتباهات معنی می شود. خیلی شنیده ایم که درس های شکست خیلی بیشتر از پیروزی است! معنی این جمله را تا زمانی که برای اولین بار ورشکست شدم، واقعا نمی دانستم. خیلی خودمانی تر باید بگویم اشتباه نمک زندگی است!  اگر زندگی تان پر نمک شود هم ضرر می کنید و اگر کم نمک هم باشد نمی شود. حد مجازتان را پیدا کنید و از زندگی لذت ببرید.

۳ – اهداف و ارزش ها

این کلیپ را دیده اید؟ اولین بار که این کلیپ را دیدم، بغض گلویم را گرفت. در نوشته ای دلایل بی هدفی مردم را بررسی کردم و تا توانسته ام کارگاه و سمینار در خصوص هدفگذاری برگزار کردم. احتمالا فایل صوتی رایگان هدفگذاری من را در هدیه همراهی دریافت کرده باشید. اصلی ترین دلیل هدفمند نبودن ما در زندگی می دانید چیست؟ آموزش ندیدن. نه در دانشگاه، نه در مدرسه و نه در هیچ جای دیگری کسی برای از هدفگذاری صحبت نکرده و نمی کند. در اینجا نمی خواهم از فرمول نوشتن هدف حرف بزنم چون قبلا توضیح در این خصوص نوشته ام. می خواهم از اثرات مثبت و منافع هدف گذاری برایتان بگویم.

فوائد هدفمند بودن و هدفگذاری در زندگی

  1. توجه بیشتر به سلامتیعمر طولانی برای یک انسان هدفمند معنی و ارزش دارد والا تمام روزها شبیه به هم هستند و زیستن بی فایده!
  2. بی توجهی به حرف مردمحرف مردم اگر به درد پیشرفت و رشد بیشتر بخورد، به درد انسان هدفدار می خورد و الا نشنیده می گیرد!
  3. فکر و روان سالم ترامید چاشنی اصلی فکر و روان سالم است و هدف اولین ماده اولیه امید است.

حتما هدف گذاری کنید و در این خصوص مطالعه کنید و یاد بگیرید. اگر هدف گذاشته اید و به نتیجه نرسیده اید، مطالعه کتاب مین های موفقیت را به شدت به شما پیشنهاد می کنم.

۴ – وضعیت مالی

واقعیت این است که فرهنگ جامعه ها و طرز تفکر حدودا تمام مردم جهان برای هر روز بیشتر فقیرتر شدن برنامه ریزی شده است. شاید این حرف من به نظرتان عجیب و حتی مسخره به نظر بیاید اما تعجب نکنید دلیلش را برای شما می گویم. تمام فکر و ذکر همه بیشتر پول در آوردن و بیشتر پس انداز کردن است در صورتی که همین پول هر روز در حال بی ارزش تر شدن است و این تلاش بی وقفه تا ابد ادامه دارد چون مشخصا به ثروت ختم نخواهد شد و این همان رت ریس است.

ما هوش مالی نداریم و چون نمی دانیم نداریم تلاشی هم برای یاد گرفتن و آموزش دیدن در این زمینه نداریم. درحالی که سودای ثروتمندی و داشتن پول بیشتر مثل خوره به جان همه ما افتاده و از حال خوب هر روز تغذیه می کند و تا می خواهی در لحظه باشی و لذت ببری، غصه و ناراحتی نداشتن پول با یک آه غلیظ سر و کله اش پیدا می شود.

اگر مرد هستید و به صورت ویژه صاحب و سرپرست خانواده اید بدانید و آگاه باشید که حس و حال شما مستقیما با پول در جیب تان ارتباط دارد. پول باشد شوخ و شنگ و سرحال هستید و اگر نباشد حس و حال دیدن حتی همسرتان را هم نخواهید داشت. پس این موضوع را خیلی باید جدی بگیرید. چون این مضوع را خودم با پوست و استخوان چشیده ام این قدر تاکید می کنم.

۵ – تفریح و سرگرمی

یکی از موضوعات اساسی و مهم در زندگی هر انسانی، به خصوص زندگی های خشک و ماشینی امروزی داشتن تفریحات و سرگرمی است. امغز انسان به وسیله ی همین تفریحات می تواند خود را بازیابی کند و از خستگی ها و درگیری های ذهنی رهایی یابد. باور کنید که اگر به ذهن و جسم خودتان استراحت ندهید و برای آن ها تفریحاتی را تعبیه نکنید به مرور زمان انقدر خسته خواهید شد که ذهن شما حتی ممکن است دچار پیری زودرس شود. علاوه بر این نیز جسم شما درگیر کرختی و بی حالی بی دلیل می شود. اینها موارد و نکاتی است که باید در زندگی تان رعایت کنید تا سستی و احساس بیهوده بودن به سراغتان نیاید و درگیر روزمرگی نشوید.

اگر شما به این مرحله برسید به مرور زمان دچار افسردگی نیز خواهید شد. این روندی است که در طی آن شما دوستان و اطرافیان خود را از دست خواهید داد. اگر می پرسید چرا؟ کافیست فکر کنید آیا خود شما حاضر هستید با یک فرد افسرده معاشرت کنید و روزمره خود را با او بگذرانید؟ 🧐🤔

۶ - شغل

یکی از موضوعاتی که این روز ها اکثر افراد درگیر آن هستند و به طور جدی با آن مشکل دارند عدم رضایت از شغلی که دارند است. اکثر افراد از شغل خود گله مندند و رضایت شغلی بسیار پایینی دارند. اگر بخواهیم تعریف درستی از رضایت شغلی به شما ارائه دهیم رضایت شغلی یعنی اینکه شخص ارزیابی درستی از موقعیت خود داشته باشد و بتواند با توجه به تمام فاکتور های شغلی مثل ویژگیهای فردی و عاطفی خود، شرایط محل کار و محیط آن و ادراک افراد از شغل خود حس خوبی را دریافت کند. از جمله نتیج مهمی که رضایت شغلی در بر دارد نحوه عملکرد کارکنان می باشد. این قضیه شبیه داستان معروف مرغ و تخم مرغ شده است.

در قضیه مرغ و تخم مرغ سوال اینجاست که اول مرغ بوده است یا تخم مرغ؟ در اینجا هم بحث اصلی اینجاست که رضایت شغلی باعث عملکرد بهتر می شود؟ یا عملکرد خوب باعث رضایت شغلی است؟ در نتیجه تحقیقات از افراد در مشاغل مختلف با سمت های متفاوت اینگونه برآورد شده است که، اگر شخصی از شغلش رضایت داشته باشد عملکرد بهتری دارد و یا اینکه فردی که عملکرد خوبی دارد رضایت بیشتری نیز از شغلش دارد. پس نتیجه ای که می توان گرفت این است که در هر حالتی رضایت شغلی مهم است چرا که علاوه بر اینکه باعث عملکرد و نتیجه شغلی بهتری می شود باعث آرامش خاطر و زندگش بهتر نیز می شود.

۷ - یادگیری

یادگیری از جمله مسائلی است که بسیاری از افراد نسبت به آن در مراحل مختلف زندگی حس خوبی دارند و باعث افزایش اعتماد به نفس در آن ها می شود. اکثر افرادی که در مراحل مختلف دانشگاهی به فارغ التحصیلی می رسند به سراغ موقعیت های شغلی بالاتر و بهتری نسبت به گذشته خود می گردند و حس بهتری نسبت به زندگی و آینده خود پیدا می کنند. همین حس رضایت آن ها را به سمت زندگی بهتر و موقعیت های بهتر می برد. حالا سوال اساسی اینجاست آیا آدم بی اعصاب می تواند وقت برای یادگیری بگذارد؟ یا سوالم را بهتر بپرسم آیا ذهن او با توجه به شرایط فعلی و بی حوصلگی توانایی یادگیری را دارد؟ و یا حتی اگر توانایی یادگیری را داشته باشد آیا او حوصله به کارگیری یادگیری های جدیدش را در زندگی دارد؟ قطعا پاسخ همه ی این سوالات یک نه قاطع است.

۸ - خلاقیت و نوآوری

خلاقیت و نوآوری از جمله فاکتور های مهم برای ایجاد زندگی و آینده بهتر است. این دو مورد از جمله فعالیت های مغز است که نیاز به آموزش، یادگیری، تمرین و مهارت دارد. همه ی افراد برای اینکه فرد خلاقی باشند باید قبلا تجربه های زیادی کسب کرده باشند اما نکته اینجاست که فرد بی حوصله اصلا در پی یادگیری نیست، یا اگر هم باشد همان طور که در قسمت یادگیری توضیح دادیم، این دسته افراد حوصله و اعصاب یادگیری را ندارند. در نتیجه این دسته افراد نمی توانند انسان های خلاقی باشند، چرا که زندگی آن ها درگیر یک روزمرگی و تکرار شده است و در نهایت نمی توانند آینده بهتر و زندگی رو به رشدی را داشته باشند.

۹ - کمک به دیگران

کمک کردن به دیگران یکی از مواردی است که همواره باعث ایجاد حس شادی و آرامش در وجود ما می شود. این کمک ها معمولا شامل کار های سنگین و سخت نیست، افراد می توانند حتی با کوچک ترین کار ها باعث ایجاد حس خوب و همدلی در افراد شوند. سوال اساسی اینجاست آیا کسی که حوصله کمک به خود را ندارد می تواند به دیگران کمک کند؟ آیا کسی که به فکر بهتر شدن زندگی و آینده خویش نیست می تواند برای بهتر شدن زندگی شخص دیگری اقدام کند؟؟! مطمئنا نه.

۱۰ - عشق ومحبت

عشق و محبت یکی از اصل های اساسی و پایه در بین همه ی ما انسان ها است و می توان گفت اگر این دو اصل نبود، دوستی ها و روابط خوب انسان ها شکل نمی گرفت و حتی شاید بتوان گفت نسل انسان نیز ادامه پیدا نمی کرد. کمی فکر کنید؛ شما در زندگی خود حاضرید به سمت شخصی که بی اعصاب و بی حوصله است بروید؟ یا اینکه دوست دارید با او در ارتباط باشید؟ قطعا حاضر نیستید. چرا که با توجه به زندگی های پر مشغله امروزی همه ی انسان ها ما به دنبال کسانی هستیم که از ارتباط و هم صحبتی با آن ها احساس آرامش بکنیم و بتوانیم حداقل کمی از دغدغه های روزمره خود را در کنار آن ها فراموش کنیم. پس به خاطر داشته باشید عشق و محبت ورزیدن یکی از مهم ترین فاکتورهای روابط سالم و موفق و در نتیجه داشتن آرامش در زندگی است.

۱۱ - دوستان

دوستی رو توی جامعه امروز چطور تعریف می کنین؟ دوست خوبتون کیه؟ اصلا واقعیه یا مجازی؟ این روز ها خیلی از ما ها ممکنه به خاطر تعدد شبکه های مجازی و درگیری با اون ها احساس تنهایی بکنیم اما یک اصل مهم که در روابط ما انسان ها وجود داره روابط و دوستی هاست، که میشه گفت از بین نخواهد رفت. پس می توان گفت که همه ی ما به یک یا چند دوست صمیمی و نزدیک نیاز داریم. مسئله مهم اینجاست که چرا برخی از افراد احساس تنهایی می کنند؟ دقیقا به خاطر مواردی که در شماره های قبلی گفته شد، چون کسی حاضر نیست با افرادی که حوصله ندارند و حالشان خوب نیست رفاقت کنند و با آن ها دوستی صمیمی و ارتباط نزدیک برقرار کنند.

۱۲ - فرزندان

داشتن فرزند موضوع است که شاید اغلب خانواده های ایرانی به مسئولیت های آن چندان فکر نمی کنند و خیال می کنند که مانند روش های تربیتی زمان قدیم می توانند فرزندان خود را بزرگ کنند. نکته ای که وجود دارد این است که با توجه به تمام تغییراتی که در عصر حاضر در زندگی ما رخ داده است، شیوه های تربیت فرزند نیز بسیار تغییر کرده است. ما در عصری زندگی می کنیم که باید برای فرزندانمان وقت بگذاریم تا بتوانیم با آن ها ارتباط بهتری ایجاد کنیم و در نهایت باعث ایجاد علاقه بیشتری بین خودمان و آن ها شویم. برای این مورد باید دقت داشت که اگر پدر یا مادری بی حوصله و عصبی باشیم هیچ وقت نمی توانیم برای فرزندمان همچین کاری را انجام دهیم. در نهایت ما نمی توانیم ارتباط خوبی با فرزندانمان داشته باشیم، و زندگی آن ها را نیز دچار اختلال می کنیم.

۱۳ - بستگان

در دین ما نسبت به صله رحم بسیار تاکید شده است،، چرا که این موضوع باعث شادابی و سرزندگی ما می شود. ارتباط ما با فامیل و بستگان نیز دقیقا مانند موارد قبلی می باشد. یعنی اگر ما عصبی باشیم و دچار روزمرگی شده باشیم دیگر حوصله ی رفت و آمد با فامیل خود را نیز نخواهیم داشت و در نتیجه ارتباط ما روز به روز با آن ها کمتر خواهد شد و در نتیجه دچار تنهایی و انزوا می شویم.

۱۴ - مسکن

شما در هر جایی که زندگی کنید، قطعا همسایگانی دارید و با آن ها کم یا زیاد در ارتباط خواهید بود. وقتی که شما فردی عصبی و بی حوصله باشید اکثر همسایگان شما تمایلی به ارتباط با شما نخواهند داشت. ممکن است اگر در خانه ی کرایه ای زندگی کنید به دلیل اخلاق تند شما از شما به صاحب خانه شکایت نیز بکنند، و یا اگر صاحبخانه باشید هم مستاجران شما نمی توانند با شما ارتباط برقرار کنند. در نتیجه شما در هر صورت باز هم تنها خواهید ماند و دچار انزوا می شوید.

۱۵ - اطرافیان

هر انسانی در جامعه رسالت خاصی دارد، که ارتباط اجتماعی اصولی و صحیح یکی از این رسالت هاست. اطرافیان ما شامل دایره ای از دوستان، بستگان، همکاران، فرزندان و همسایگان ما می باشند، که اگر ما توانایی ارتباط درست و خلق و خوی خوبی نداشته باشیم و حوصله آن ها را نداشته باشیم در نتیجه نمی توانیم روابط خوبی را با آن ها داشته باشیم و روابطمان با آن ها نیز بسیار سطحی خواهد شد.

۱۶ - جامعه

هر انسانی عضوی از یک جمعیت زیادی از انسان ها می باشد، که نوع رفتار او با سایر افراد جامعه مسئله ای تاثیر گذار در ارتباطات او است. با توجه به تمام مواردی که گفته شد می توان فهمید که حال بد هر فرد، عصبانیت و بدخلقی او می تواند باعث ایجاد یک چرخه ی معیوب رفتاری در جامعه شود. این رفتار علاوه بر اینکه باعث انزوا و تنهایی او می شود، میتواند با سایر افراد جاکعه نیز سرایت کند، و جمعیت زیادی از انسان ها دچار حال بد شوند.

نکته مهم اینجاست باید دقت کنیم اگر همین حالا برای متوقف کردن این چرخه اقدام نکنیم تا آخر عمر حال بدی خواهیم داشت و در نتیجه احساس بد همواره با ما هم مسیر خواهد بود و هرگز احساس خوشبختی در زندگیمان نخواهیم داشت.

خروج از نسخه موبایل