این روزها بیشتر از هر زمان دیگری در زندگی تان چه در بین دوستان باشید چه در اخبار و چه در دانشگاه مدام می شنویم : استارتاپ فلان دیدی! میخوام یه استارت آپ بزنم! حمایت از کسب و کارهای نوپا در ایران و… خلاصه کارآفرینی نقل مجالس شده است. نکته جالب اینجاست که تعریف یکسانی در ذهن افراد ازین کلمه نیست و کاملا سلیقه ای به هر مدلی که بخواهیم برچسب استارتاپ می زنیم. در این مقاله دقیقا برای شما توضیح خواهم داد که استارتاپ (Startup) یا استارت آپ یا کسب و کار نوپا چه چیزی هست و چه چیزی نیست.
تعریف استارتاپ یا کسب و کار نوپا
استارتاپ سازمان موقتی است در شرایطی با عدم قطعیت بالا، به دنبال مدل کسب و کاری:
- پایدار
- تکرارپذیر
- مقیاس پذیر
این تعریف استیو بلنک یکی از اصلی ترین مدرسان کارآفرینی جهان از استارتاپ است. مساله اینجاست شاید خیلی ها از این تعریف استفاده کنند ولی شاید معنی دقیق آن را ندانند. چون به کسب و کارهایی برچسب استارتاپ می زنند که هرجوری حساب کنی در این تعریف نمی گنجند.
استارتاپ چه چیزی نیست
برای تعیین تکلیف کردن و پاسخ درست به این سوال باید اجزای تعریف استیو بلنک را بررسی کنیم تا با من همنظر شوید که خیلی از کسب و کارهایی که استارتاپ خطاب می کنیم چقدر با این تعریف فاصله دارند:
پایداری یک استارتاپ
یعنی باید در تمام طول سال سود معقول و با ثباتی داشته باشیم. در نتیجه هیچ یک از مدل های فصلی و با سود نوسانی نمی تواند یک استارتاپ باشد.
تکرارپذیری یک کسب و کار
تکرارپذیری یعنی بتوانیم در هرنقطه دیگری که اراده کردیم، همین مدل را پیاده کنیم و به شخص و مکان و یا هیچ چیز دیگری وابستگی نداشته باشد. پس وابستگی به شخص و گروه و مکان در تضاد داشتن یک استارت آپ است. اگر کسب و کاری که دست و پا کرده اید وابسته به شماست، استارتاپ ندارید.
مقیاس پذیری
این موضوع نقطه عطف این تعریف است که معمولا هم اشتباه تعریف می کنند. مقیاس پذیری از نظر شما یعنی چه؟ خیالتان را راحت کنم که هیچ ربطی به رشد و گسترش در شهرهای دیگر ندارد. مقیاس پذیری در رشد سود معنی پیدا می کند و در واقع به ارتباط بین رشد هزینه ها و سود برمی گردد. اگر مدلی که پیدا کردیم استارتاپ باشد، باید با گسترش فعالیت حدودا هزینه ها را بتوان ثابت نگه داشت و رابطه بین سود و هزینه خطی نباشد.
بیایید با جمع بندی این سه جز ببینیم استارتاپ چه چیزی نیست. کسب و کارهای تولیدی یا خدماتی می توانند استارتاپ باشند؟ یا بهتر است بپرسم چگونه می توانند استارتاپ شوند؟ مگر غیر ازین است که با بیشتر شدن حجم تقاضا و رشد کسب و کار با فرض تکرارپذیر بودن و داشتن سود پایدار، هزینه های شان بیشتر می شود. مجبورند به تناسب تقاضا نیروی انسانی و فضا و … اضافی کنند.
آیا دیجی کالا یک استارتاپ است؟
جواب به این سوال معنی و مفهوم استارتاپ را در ذهن شما نهادینه می کند. اول این سوال را به خودتان پاسخ دهید که اگر تعداد سفارش هایی که از دیجی کالا خریداری می شود هر روز بیشتر شود، روند رشد هزینه های دیجی کالا چگونه می شود؟ تا چند وقت قبل، قبل ازینکه دیجی کالا تغییر استراتژی داده و تبدیل به مارکت پلیس (Market Place) شود و فضای خرید و فروش برای بقیه فراهم کند، نمی توانست استارتاپ باشد. چون با هر سفارش اضافی دیجی کالا نیاز به انبار بیشتر، کارمند بیشتر، ماشین بیشتر برای تحویل، کارگر بیشتر و … مقیاس پذیر نبود.
استارتاپ چه چیزی هست
برای پاسخ دادن به این سوال دوباره سراغ دیجی کالا برویم. امروز دیجی کالا فضای خرید و فروش برای بقیه فراهم می کند و در اصطلاح تبدیل به پلتفرم شده است. امروز با رشد تعداد خرید و فروش در این مجموعه هزینه ها چه فرقی می کند؟
حدودا ثابت است. چون برنامه نویسی و برندسازی لازم برای ایجاد و توسعه این پلتفرم ایجاد شده است. فقط باید تلاش کنند که تعداد بیشتر فروشنده و خریدار را به هم متصل کنند و امروز می توان از دیجی کالا به عنوان یک استارتاپ نام برد.