اگر حتی یکبار به فکر کارآفرینی و راهاندازی استارتاپ افتاده باشید، چالش و سختی ساختن یک تیم کاری خوب را چشیدهاید. در واقع مشکل تیمسازی دغدغه تمام کسبوکارهاست. من اسم تیم موفق کاری را، تیم ناب میگذارم. ساختن تیم ناب برگرفته از الگو و رویکرد نوپای ناب یا لین استارتاپ روشی است که بهرهوری و نتایج را به حداکثر میزان خود میرساند. اما ساخت همچنین تیمی نیز٬ همانند پیادهسازی تفکر ناب٬ خود یک چالش اساسی به حساب میآید. بر اساس تحقیقات و توصیه ی متخصصان حوزه کارآفرینی سطح اول جهان٬ برای ساختن یک تیم ناب باید به این هفت اصل توجه کنید:
اصل اول. تیم دو پیتزایی
با یک تیم کوچک شروع کنید. اصطلاحی وجود دارد به نام “ تیم دو پیتزایی ” یعنی تعداد افراد تیم شما باید با دو پیتزا سیر شوند. تیم های کوچک منفعت های زیادی برای شما و کسب و کارتان دارند.
- اولا اینکه٬ وقتی تعداد کم باشد، افراد زودتر با هم اخت میشوند. پس تیم کوچک به ارتباط بهتر منجر میشود.
- دوما٬ تصمیم گیرندگان کمتری وجود دارند. به خاطر همین راحتتر میتوان با استفاده از تجربیات و بازخوردها روند را تغییر داد و در صورت نیاز پیووت کرد.
- سوما مسئولیت و نقش هر عضو تیم کاملا واضح است و شدت مسئولیتپذیری افراد بالاست.
- چهارما نظارت به افراد و تعامل با آنها ساده تر است.
تجربه و تحقیق در ایران تعداد مناسب برای ساختن یک تیم موفق استارتاپ برای راهاندازی کسب و کار را میانگین بین ۳ تا ۵ نفر را ارزیابی کرده است.
مقاله مرتبط : همه چیز در خصوص نوپای ناب
اصل دوم. مهارت T شکل
در منابع علمی، به همان اندازه که به کوچک نگه داشتن تیم تاکید میشود، توصیه های فراوانی به گسترش و بیشتر کردن مهارت ها و پوشش ضعف ها و مهارت های یکدیگر شده است. اگر برای افراد حاضر در تیم ناب بخواهیم یک صفت مشترک انتخاب کنیم، چند کارکردی بهترین گزینه است. چند کارکردی به این معنی است که هر شخص باید مهارت های متنوعی داشته باشد. همه اعضای تیم های ناب باید چندین مهارت مختلف داشته باشند.
در تیم های ناب مهارت هر شخص در تیم باید به شکل ” T ” باشد. به این معنا که در تیم ناب نیاز است علاوه بر تخصص و مهارت عمیق در یک حوزه، مهارت سطحی و در حد آماتور از مهارت های دیگر داشته باشد. برای مثال: شخصی که متخصص طراحی است٬ باید از بازاریابی هم بداند. همچنین برنامه نویس باید بتواند طراحی گرافیکی نیز بکند. اما به این معنی نیست که هر شخص باید در همه موضوعات تخصص داشته باشد.
در اغلب شرکت ها کارکرد بخش های مختلف به این صورت است؛ که زمانی که کار یک بخش تمام شد٬ نتایج به بخش بعدی منتقل میشوند. این روند در استارتاپ کاملا ناکارآمد است. در تیم ناب هر شخص باید تاحدی با وظایف و مهارت های اعضای دیگر تیم آشنا باشد که در صورت عدم فعالیت شخص دیگر بتواند تا حد امکان کار را جلو ببرد.
نکته مهم برای تشکیل تیم
برای تشکیل تیم اول رهبر تیم باید از خود بپرسد “در این استارتاپ به چه بخش هایی نیاز است؟ ”. سپس افراد متخصص را عضوگیری کند. فراموش نکنید افراد تیم ناب نیز باید علاوه بر تخصص اصلی خودشان٬ تخصص های بخش های دیگر را نیز در حد مقدماتی بلد باشند. پس اگر برای جذب اعضای تیم خود مصاحبه میکنید حواستان به این نکته و سبد مهارتی افراد باشد.
اصل سوم. عدم تکیه بیش از حد
تکیه کردن بیش از حد روی افرادی که همیشه در تیم بوده اند و با هم همکاری کرده اند پس از مدتی به ناکارآمدی منجر میشود. همین موضوع رضایت شغلی و بازده افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس تحقیقی از HBR یا مجله کسب و کاری دانشگاه هاروارد بین ۳ تا ۵ درصد کارکنان در ۲۵ تا ۳۰ درصد فعالیتها و وظایف مشارکت دارند. آمار نشان میدهد این افراد که سیستم بیشترین نیاز را به آنها دارد و حافظه داخلی استارتاپ به حساب میآیند و بیشترین اطلاعات را دارند، کمترین میزان رضایت شغلی را در مقایسه با دیگران دارند. برای جلوگیری از تکیه بیش از حد و سر ریز نشدن کارها روی تعداد کمی ار اقراد محققان راه حلی ساده پیشنهاد دادهاند.
” افرادی که مدت زیادی در روند کار بودند و فعالیت های زیادی انجام دادند را کمتر به جلسات دعوت کنید. همچنین این افراد را به این باور برسانید که آن ها میتوانند گاهی به ماموریت ها و وظایفی که شما به آنها محول میکنید نه بگویند و کار را به شخص واجد شرایط دیگری بسپارند. “
اصل چهارم. هوشمندی یاد بدهید
برای اطمینان از اینکه هر عضو تیم شما میتواند در کار گروهی بهتر شود، در آموزش مهارت های تیمی سرمایه گذاری کنید. جنت برانکهورست مدیر محصولات اصلی شرکت کربن فایو میگوید: متاسفانه شرکت ها بیشتر روی تقویت افراد سرمایهگذاری میکنند و نه روی تقویت تیم هایشان. کارکنان و مدیران به ندرت میدانند که چگونه مشارکت کارآمد تر با بقیه افراد داشته باشند و تیم بهتری بسازند. اغلب شرکت ها در این زمینه ضعف دارند.
اگر افراد حتی با تخصص بالا در تیم، توانایی مشارکت با بازده بالا را نداشته باشند، تیم شکست میخورد. راهی ساده برای افزایش کارایی تیم، این است که از فردی آشنا در زمینه ی مشارکت تیمی کمک بگیرید. شخصی که بر اساس متد ناب تیم را هدایت و راهنمایی کند. استخدام مرشد ( mentor ) از بیرون یا انتخاب یک رهبر از درون خود تیم میتوانند گزینه های مناسبی باشند.
اصل پنجم. محیط پذیرای ریسک
یافتن راهحل های نوآورانه و ساختن محصولی که موفق شود٬ نیاز به ایدههای بزرگ و قدم گذاشتن به راههای ناشناخته دارد. پس افراد در تیم ناب میبایست یاد بگیرند که پذیرای شکست و ریسک کردن باشند. طبیعتا ساخت این محیط برای فضاهای سنتی که شکست برای آنها بسیار ناپسند است، بسیار سخت و چالش برانگیز است. و همچنین میل ذاتی تیمها به عدم شکست، ساختن این محیط را سخت تر میکند. هیچکس دوست ندارد با شکست جلوی همکارانش احمق به نظر برسد. اما با بینشهای روانشناسی و عملی تر کردن این موضوع، تیمها به مرور احساس بهتری نسبت به ریسک کردن و شکست دارند.
معمولا وقتی که اعضای تیم ها انتخاب میشوند٬ این انتخاب از روی شخصیت و یا تخصصشان است. اکثرا این تفکر را دارند که شخصیت ها و حرفه ها هستند که موفقیت را میسازند. اما هر فردی میتواند در هر تیمی موفق شود؛ اگر جو آن محیط درست باشد.
به این تحقیق جالب دقت کنید
در پروژهی “ارسطوی گوگل”٬ تحقیقی مبنی بر این که دلایل مهم مشارکت و عملکرد بهتر در تیم چه چیزی هست، بر روی ۱۸۰ تیم انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مهمترین عامل تیم های موفق، امنیت روانی آن ها بود. بعد ها ابیر دابی ( Abeer Dubey )، از بخش تحلیل منابع انسانی گوگل در مصاحبه با مجله نیویورک تایمز گفت:
در تیم ها “چه کسی” مهم نبود. یعنی مهم نبود چه تعادلی از تخصص ها و چه کسانی در تیم هستند. بلکه دو مشخصه در تیم وجود داشت:
۱. اعضا در گفتگوها به یک اندازه نقش داشتند و کمک میکردند.
۲. آنها میتوانستند تفسیر کنند که بقیه چگونه میتوانند بر پایهی احساسات و نشانه های غیرکلامی تصمیم بگیرند.
البته این نسخه ای نیست که بتوان برای هر تیمی پیچید.
نکته ای که اعضای تیم ناب باید بدانند٬ این است که٬ با یک اشتباه قرار نیست میلیارد ها پول از دست بدهند و به دادگاه کشیده شوند. به اعضای تیمتان این اجازه را بدهید که اشتباه کنند و از اشتباهشان درس بگیرند. تیم ها باید دکمه ی بازگشت داشته باشند. یعنی به اشتباهشان پی ببرند و یاد بگیرند. راه هایی که باعث اشتباه شده را به اشتراک بگذارند. با هم دیگر فکر کنند که از چه راه های دیگری میتوانند بروند. و چه کار هایی را نباید بکنند. البته این پروسه باید سریع و بیوقفه اتفاق بیافتد.
مقاله مرتبط : بوم ناب ابزاری سریع ولی نه کامل
اصل ششم. کشف خواسته های اعضای تیم ناب
هر فردی با ورود به تیم فرضی دارد. مفروضاتی که میگویند، چگونه کارها انجام میشود، چگونه باید رفتار کرد و موارد دیگر. برای انسجام و عملکرد بهتر در تیم، اعضا باید بدانند با چه مفروضاتی در تیم کار میکنند. کریستینا وودکه، مشاور شرکت وودکه و استاد دانشگاه هنر کالیفرنیا میگوید : شخصی همیشه وسط صحبت ها میپرد و نظر خود را بیان میکند. این فرد از نظر شما شاید آدم احمقی باشد. هرکس درباره ی اینکه در کار باید چگونه رفتار شود صحبت میکند. و همه این نظرها با هم فرق دارند.
به همین دلیل کریستینا وودکه میگوید: هر تیم باید منشور هنجارهای خود را بنویسد. هنجارها باید اینگونه سوال هارا پاسخ بدهند؛ چگونه با هم توافق کنیم که کار کنیم؟ زمانی که با هم مخالف بودیم چه کنیم؟ آیا قرار است طرح پیشنهادی بدهیم؟ یا دعوا کنیم؟ اصلا چگونه تصمیم بگیریم؟
اصل هفتم. با اعضای تیم ناب بسنجید، یاد بگیرید و تقویت کنید
زمانی که دارید یک تیم جدید میسازید٬ یا سعی دارید تیمی که دارید را بهبود بدهید؛ نمیتوانید بدون بازخورد و نگاه رو به عقب از پس این کار برآیید. کارهای خیلی ساده جهت بازخورد گیری وجود دارد. برای مثال در جلسات تیمی از اعضا بخواهید به عملکرد تیم از ۱ تا ۵ نمره دهند. یا مستقیم از افراد بپرسید که تیم چه نقاط مثبت و منفیای دارد. این چنین حلقه لین متد ( Lean Method ) یا الگوی ناب یعنی ساختن٬ ارزیابی و یادگیری، کامل میشود.
اگر چه تیم های مختلفی در شرکت ها هستند. اما یک تیم ناب کارا باید با تعداد کم شروع کند. و اعضا باید چندکارکردی باشند . ساختن محیطی با قوانین واضح٬ شرکت دادن همه اعضا تیم در امور٬ و بازخورد گیری به صورت منظم از دیگر عوامل تیم کارآمد هستند . و آخرین و مهمترین نکته برای ساخت تیم ناب٬ این است که هیچگاه نباید قبول کنید که تیمتان کامل است.