۵ قدم تا جلب حمایت از کارآفرینی و کار در منزل
حمایت از کارآفرینی در خانواده چگونه امکان پذیر است ؟
پدر و مادر من فوقالعاده اند. ولی باید بگویم که در شروع مسیر مخالف کارآفرینی من بودند و از من حمایت نکردند.
هنگامی که برای اولین بار کسب و کارم را شروع کردم٬ سخت ترین چیز متقاعد کردن آن ها برای حمایت از کار من و کارآفرینی بود ( نسبت به گرفتن مدرک دانشگاهی مهندسی یا مدیریت ) که انتخاب آنها برای من بود.
چگونه من با این مسئله کنار آمدم؟
راهحل کلیدیای که میتوان با آن حمایت والدین را جلب کرد این است که آنها را به طور حرفهای برایشان آماده کنید. باید از این که ایده و رویای شما فقط فکری لحظه ای نیستند مطمئن شوند. با از بین رفتن سپر دفاعی آن ها٬ حمایت و کمک های فکری زیادی از طرف والدین تان نصیب شما خواهد شد. همچنین آن ها با دید و تجربه ی وسیعشان در موارد مختلف میتوانند شما را از شکست های ممکن پیش رو نجات دهند. و محرک و انگیزه دهنده به شما برای پیش برد اهداف تان باشند. برای شما ۵ راه حیاتی معرفی کرده ام تا شانس اینکه پدر و مادرتان به بلندپروازی ها و رویاهای کارآفرینانه شما احترام بگذارند و شما را باور کنند را افزایش دهید.
۱.پیدا کردن مدل موفقیت خودتان
والدینی که اساسا ریسک گریز هستند، معمولا به سختی و به ندرت به حمایت از کارآفرینی رو می آورند. نقش آن ها به عنوان والدین، این است که از شما محافظت کنند. آنها نمیخواهند سختی هایی که خودشان متحمل شدند را شما نیز تحمل کنید و مخالفت آنها ار جنس عشق است.
مدل موفقیت والدینی که زندگی کم ریسک و پایدار را میپسندند اساسا با رویاهای کارآفرینانه متفاوت است. آنها مانند خودشان زندگی یکنواخت و یکسانی را برای فرزندانشان میخواهند. اگر از صمیم قلب خود را کارآفرین میبینید؛ اگر هدف شما استقلال در انتخاب کسب و کار و رئیس خودتان بودن است؛ به دنبال رویاها نرفتن و علاقه و رسالت را فراموش کردن قطعا خیانت به خودتان و آینده چند تن دیگر محسوب میشود؛ پس برای هدف تان بجنگید.
۲. از شغل کارمندیتان استعفا ندهید.
هنگامی که مسیرتان را پیدا کردید و کشف کردید چه راهی میخواهید دنبال کنید؛ از شغلتان یک دفعه استعفا ندهید مگر اینکه با این کار بخواهید والدینتان را تبدیل به مخالفان درجه یک کار و کارآفرینی تان کنید. به جای آن، در حین اینکه دارید امپراطوری خود را میسازید؛ بهترین کارمندی که میتوانید، باشید. به صورت محافظه کارانه٬ والدین سخت کوش میخواهند شما را منظم و دقیق و کوشا ببینند. با این طرز زندگی، این اصل را به آنها القا میکنید که به خاطر تنبلی و سختی کار کارمندی، بیرون نیامده اید. بلکه بخاطر رویایی که در سر دارید، میخواهید کسب و کارتان را عوض کنید.
صبور و منظم باشید. پس از مدتی میتوانید ساعت کاریتان را عوض کنید و روی کسب وکار خودتان وقت بگذارید. به والدینتان بفهمانید که شغلتان نیاز به ساعت کاری مشخصی ندارد و اگر باز هم بخواهید٬ میتوانید ساعات کاریتان را به همان ساعت عرف ادارات و شغل های سنتی برگردانید.
۳.حسابتان را درست پس دهید.
گری وینرچوک کسی که از ۱۰ سالگی کارآفرینی را شروع کرده است، در این باره میگوید:
من در آخر هفته ها٬ در مراکز خرید نیوجرسی کارت بیسبال میفروختم. ازین راه هر هفته ۱۴۰۰ دلار درآمد داشتم. اما همیشه با درس خواندن و نمراتم مشکل داشتم؛ به طوری که در پایان دبیرستان کلا ۴ بار نمره ی A گرفتم، آن هم فقط در ورزش!
پدرم مرا از مراکز خرید بیرون کشید و نهایتا به اجبار شغلی که او میخواست را پذیرفتم. کار در مغازه خانوادگی! کار من پر کردن یخ در کیسه بود٬ که ۱۵ ساعت از روز را مشغول آن بودم! من نباید پا پس میکشیدم٬ و همچنین باید خودم را به والدینم اثبات میکردم٬ تا باورم کنند.
من با پشتکار و تلاش٬ کسب و کار خانوادگی ام را رشد قابل توجهی دادم. آنها بخاطر موفقیت هایم در کسب و کار من را باور کردند. و توجه آنها به حمایت از کارآفرینی جلب شد. و الان متشکرم که همیشه کمکم میکنند.
۴. با والدینتان صادقانه صحبت کنید.
تلاش برای متقاعد کردن پدرها و مادران برای حمایت از کارآفرینی و استارتاپ شما مخصوصا اگر به شدت قانونمند و تک بعدی هستند، فقط باعث اتلاف زمان شما و عصبانیت آن ها میشود. تعیین و تکلیف کردن برای هر انسانی ناخودآگاه باعث گارد گرفتن و مخالفت او میشود. والدین شما برای باور کردن ادعاهای شما نیاز به توجیه و مدرک دارند. آیا در هنگام تحصیل و یا کار فردی موفق و با پشتکار بودهاید؟ و یا از پول های در اختیارتان چه استفاده ها و چه سرمایهگذاری هایی کردید؟ این ها سوالاتی هستند که والدینتان از شما دارند و با گذشته ی موفق میتوانید آن هارا راحت تر متقاعد کنید.
مستقیم بهشان خواستهتان را نگویید. برای مثال اینطور شروع کنید:
«داشتم دربارهی کارآفرینها میخوندم؛ و خیلی از افراد در کنار کار خودشون در حال خلق کسب و کار جدید و کارآفرینی هستند. نظرتون چیه راجع بهش؟»
اگر به این صورت مکالمهتان را آغاز کنید٬ میتوانید مسیر فکری و نگرش های آنان را بهتر بشناسید. همچنین احتمال زیادی هست که خود آنها شما را در این مسیر همراهی و یاری کنند. میتوانید با دانستن دلایل مخالفت و اعتراضاتی که دارند، مشکلاتشان را حل کنید و نگرششان را تغییر دهید.
اگر گذشته پر افتخاری ندارید، هیچ مسئله ای نیست. از امروز با برنامه ریزی و عملکرد درست گذشته را جبران کنید و از پدر و مادرتان حمایت را بخرید.
۵. حمایت از کارآفرینی ٬ حمایت از سختی.
اگر به موفقیت های زیادی رسیدید؛ اگر امتحانتان را خوب پس دادید؛ اگر همیشه با احترام و منطق خواستهی خود را بیان کردید و باز هم با مخالفت رو به رو شدید، کاری را که رایان هالیدی کرد بکنید؛ بیخیالش شید!
بیخیالش شید به معنای بیخیال شدن از رویاهای کارآفرینانه نیست. بله، به معنای بیخیال شدن مخالفت ها است. رایان هالیدی میگوید من تئوری اینکه « صبر کنید ۱۸ ساله شوید آنگاه پدر و مادرتان اجازه میدهند هر کاری خواستید انجام دهید» را رد میکنم. عوضش میگویم :«تصمیمی که خودتان میخواهید را بگیرید و پای عواقبش بمانید.»
رایان هالیدی کشمش بسیار بزرگی با والدینش هنگامی که ترک تحصیل میکرد داشت. او از مدرسه ترک تحصیل کرد تا به فرصتی که برای او در آژانس استعدادیابی بود، برسد. پدر و مادرش بسیاری از روش ها را امتحان کردند تا بتوانند نظر او را عوض کنند. آن ها پول تو جیبی او را قطع کردند٬ و از همه تاسفبار تر، محبتشان را از او دریغ کردند. این بهای تصمیم او بود! پس حق گله و شکایت نداشت.
او هیچگاه از رویاهای کارآفرینانه اش دست نکشید. تا اینکه ۲-۳ سال بعد، هنگامی که والدینش موفقیت هایش را مشاهده کردند؛ دوباره به او امیدوار شدند. آنها نگرششان نسبت به فرزندشان را عوض کردند. و با حمایت همه جانبه از او، به انتخاب فرزندشان، احترام گذاشتند.
در حال حاضر دغدغه هایتان چیست؟ چه اهدافی را دنبال میکنید؟ از چه مسیری میروید؟ دوستان شما چه کسانی هستند؟ جواب این سوال ها برای جلب حمایت والدینتان بسیار مهم است. در درس و کارهایتان جدی باشید و با پشتکار ادامه دهید. همیشه وفادار به مسیرتان بمانید. و بدانید، هنگامی که با تلاش و جدیت در مسیرتان موفقیت کسب کنید والدینتان نه تنها از شما حمایت خواهند کرد، بلکه باعث افتخار و غرور آنها خواهید بود!
درباره سید علی احمدی
عاشق اینم به مردم کمک کنم تغییر مثبت کنند و کسانی که دوست دارند تغییر بدن || یه کتاب نوشتن به نام " مین های موفقیت " || یه سبک آموزشی جدید دارم به اسم "سمی-تئاتر" || یه دوره آموزشی بلند مدت دارم به اسم " استادی تغییر" ||شعار زندگیم : " استاد تغییر باشیم، نه قربانی تقدیر "
نوشته های بیشتر از سید علی احمدی
دیدگاهتان را بنویسید