سیستم فیلتر ذهن (RAS) قهرمان یا قاتل؟
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چرا قاتل یا اصلا چرا قهرمان؟ و اینکه آیا ذهن ما واقعا توانایی قاتل بودن رو داره؟؟؟ متاسفانه باید بگم بله …. سیستم کنترل مغز ما یک شمشیر دو لبه است که یک لبه آن قاتله و لبه دیگرش قهرمان داستان ماست. در این مقاله به شما یاد میدم که چطور قاتل دهن خودتان رو رو زندانی کنید و بتوانید با قهرمان ذهنتان دوست باشید. ما قراره که راجع به سیستم عجیب و پر قدرت فیلترینگ مغز باهاتون صحبت کنیم. شایداز شنیدن کلمه فیلترینگ تعجب کنید، اما این واقعیتیه که در مغز ما در حال رخ دادن هست و به اون راس گفته می شود.
سیستم مغز ما تا چه حد قدرتمند هست؟
اول برای شما توضیح بدهم که خیلی از ماها اغلب اوقات از کارهایی که مغزمان قادر به انجام دادن آنها هست؛ بی خبر هستیم، و تعداد خیلی کمی از آدم ها هستند که از توانایی های مغز خود آگاهی دارند، و این آگاهی اغلب اوقات به شکل ناخودآگاه و شاید حتی غریزی در آنها وجود دارد…. اجازه بدین در یک مثال مغز رو براتون به چیزی تشبیه کنم که بتوانید درک بهتری از آن داشته باشید: <مغزما میتواند شبیه سیستم عامل رایانه مادردر ابر قدرت ترین و بزرگترین شرکتی که در کل دنیا میشناسید عمل کند.>. این جمله به شما توانایی درک عظمت و قدرت بیش از حد مغز را تا حدودی می دهد. باید بدانید مغز ما چه سیستم قدرتمند و چه توانایی پردازش فراتر از حد تصور را دارا است. حالا شاید بپرسید چرا گفتم می تواند شبیه سیستم عامل باشد؟ چون مغز ما در واقعیت قدرتی فراتر از سیستم عاملی که توصیف شد را دارد!!!!!!!
حالا باید توضیح بدم که مسائل زیادی در زندگی روزمره وجود دارد، که مانع بزرگی برای کارکرد مغز ما در مسیر درست و اصولی است، اما ما غالبا متوجه آنها نیستیم چون درباره ی این مسائل آگاهی نداریم و از قبل نیز یادگیری نداشته ایم. یکی از این موضوعات سرازیر شدن موج عظیمی از اطلاعات در هر ثانیه به سمت ما هست، شاید حتی بهتر به جای کلمه ی سرازیر از کلمه ی هجوم استفاده کنم؛ تا توانایی درک درست از اطلاعات را داشته باشید. ما توانایی پردازش همزمان این حجم رو در سیستم خودآگاهمون نداریم، و این همان نقطه ای است که سیستم راس دست به کار می شود.
سیستم مشبک مغز RAS دقیقا چیست؟
راس یا همان RAS مخفف کلمه ی انگلیسی Reticular Activating System هست که معادل فارسی آن سیستم فعال کننده مشبک مغزی هست. ازمعادل علمی و معنای فیزیکی این ساختار که عبور کنیم میخواهیم بدونیم دقیقا این سیستم مسئول انجام چه کاری هست؟ کار اصلی راس در واقع فیلترینگ اطلاعات ورودی به مغز هست که بالاتر براتون توضیح دادم. روند فیلترینگ این سیستم به این شکل هست که چیزهایی که اکثرا میبینیم و شاید به چشم ما نمیاد فیلتر میشه و خیلی بیشتر از همیشه دیده میشه و بسیار واضح ضمیر خودآگاه مارو به خودش جذب خواهد کرد. سیستم راس حواس پنجگانه رو درگیر می کنه که از بین اونها تمرکز بیشتری روی بینایی داره و تأثیرش در واقع نسبت به بقیه ی حواس بیشتر روی بینایی هست. اگر بخوام فیلتر شدن اطلاعات رو یکمی بهتر و واضح تر برای شما توضیح بدم، باید بگم سیستم راس به خاطر تمرکز بیش از حدی که ذهن شما و حتی ضمیر ناخودآگاه شما روی یک موضوع خاص انجام داده، تمام اطلاعات ورودی به مغز رو از اعم از افکار و احساسات رو از یک صافی عبور می دهد. حالا چرا این اتفاق می افته؟ چون راس تمرکزش روز موضوع هایی هست که برای ما مهمه و ذهن ما خیلی درگیر ای موضوعات هیت و خیلی بهش فکر میکنیم. این سیستم مارو دقیقا در موقعیت هایی مشابه چیزی که در تفکر ما هست، و ناخودآگاه مارو درگیر خودش کرده قرار میده و باعث میشه با قدرت خیلی بیشتر از قبل مسائل مربوط به اون موضوع رو ببینیم.
راس بر اساس چه معیار هایی اطلاعات ورودی را فیلتر می کند؟
این سیستم بیشتر به شکل غیر ارادی عمل میکنه و ناخودآگاه ما خیلی خیلی بیشتر از خودآگاه ما با این سیستم درگیر هست. معمولا وقتی که ما به یک موضوعی علاقه مند میشیم و موضوع خاصی از مسائل برای ما جذاب میشه ناخودآگاه ما زمان زیادی رو برای فکر کردن به اون موضوع اختصاص میدهد و همین باعث خواهد شد؛ که سیستم راس هرچیزی که مربوط به اون مسئله هست از بقیه ی موضوعات اطراف برای ما فیلتر کنه و مستقیم اطلاعات اون موضوع رو پردازش کنه، و نتیجه این موضوع باعث خواهد شد که از گفته های اخبار گوی رادیو در یک تاکسی، تا شخصیت سریال وحتی تا جزئی ترین مسائلی که مردم توی صف نانوایی ها یا حتی آرایشگاه ها راجع بهش حرف میزنن؛ همه و همه با موضوعی که ذهن ما درگیرش هست به هر شکلی که شده ارتباط پیدا می کنه. به نظرتون جالب نیست؟
مثلا وقتی شما می خواهید کنکور شرکت کنید اکثر آدم های اطرافتون یا کنکوری هستند، یا شخصی کنکوری در بین نزدیکان آنها و اطرافیانشان هست. یا اینکه وقتی می خواهید شغلی رو شروع کنید مثل مغازه زدن موضوعی که برای فروش توی اون مغازه به نظر شما جالب تر هست بیشتر اطراف خودتان میبینید. یعنی اگه بین لباس فروشی، کفش فروشی و کیف؛ فروش کفش براتون جذاب تر باشه، بیشتر کفش فروشی های سطح شهر به چشم شما میاد یا مکالمه هایی که راجع به کفش هست رو بیشتر از بقیه خواهید شنید. این موضوع کاملا غیر ارادی هست و شما کنترلی روی اون ندارید و این سیستم راس هست که برای این موضوع تصمیم می گیرد.
حالا قسمت ارادی این موضوع کجای داستان قرار داره؟ اجازه بدین یکم براتون از ارتباط قانون جذب و آرزوها با این سیستم توضیح بدم بعد راجع به قسمت ارادی صحبت می کنم.
ارتباط قانون جذب و سیستم RAS
مسیر زندگی ما آدم ها بر اساس هدف هایی که داریم، تعیین می شود، و محوریت آینده ما حول انتخاب هایی که انجام می دهیم می چرخد. نکته جالب اینجاست که سیستم راس ارتباط مستقیمی با اهداف و آینده ما دارد. اجازه دهید اینطور برایتان بگویم که وقتی شما برای خودتان یک هدف یا مسیر رو تعیین می کنید، این سیستم با در نظر گرفتن اون موضوع به ناخوآگاه شما مسیر می دهد، و همه تلاش خودش را در راستای تحقق تفکرات شما انجام می دهد. سیستم راس قدرت عجیب و غریب یا ماورالطبیعه نیست و صرفا فعال شدن فیلترهای مغزی ماست، که اگر به آنها مسیر درست و مثبتی بدهیم باعث بهتر شدن مسیر زندگی و حرکت به سمت موفقیت و اهداف مثبت خواهد شد.
ممکنه برای شما این سؤال پیش بیاد که این سیستم اهداف منفی هم داره؟ اگه خاطرتون باشه اول بسم الله به شما گفتم شمشیر دو لبه؛ پس یعنی همان قدر که این سیستم دارای روی مثبت است یک روی منفی هم دارد. حتی شاید لبه منفی آن پهن تر و قدرتمند تر باشه!!!!! چرا اینو گفتم؟ یکم پایین تر برای شما توضیح خواهم داد که قضیه از چه قرار است….!
این سیستم بیشتر مخرب هست یا مفید؟
قسمت جالب راس عزیز همینجاست! همان قدر که توانایی فیلتر اطلاعات خوب و مثبت و وارد کردن آنها به سیستم پردازش مغز ما را به عهده دارد، به شکل غیر ارادی نسبت به اطلاعات مخرب و منفی هم به همین شکل عمل می کند. چرا؟ چون این سیستم فقط چیزی که درون مغز شما خیلی بزرگ و مهم جلوه داده می شود را می بیند و روی این موضوع متمرکز شده است. حالا فکر کنین وقتی از یک موضوعی ناراحت و نگران هستید، مسئله ای برای شما استرس زا و تنش زاست، موضوعی باعث اضطرابتون میشه یا مواردی شبیه به اینها، این سیستم دست به کار می شود. همه ی مسائل دغدغه انگیز نسبت به آن موضوع را فیلتر می کند، و وارد ذهن شما می کند. متاسفانه باید بگویم این اول داستان است چون بعد از این مرحله سیستم راس اطلاعات نگران کننده مرتبط و شبیه با مسئله ی موجود در ذهن شما را هم فیلتر می کند. نتیجه این موضوع باعث می شود جذب انرژی منفی شما چندین برابر شود و این موضوع خود عواقب خیلی خیلی بدی را در برخواهد داشت. پس ما باید یاد بگیریم که روی موانع تمرکز نکنیم. دغدغه ها و مشکلات زندگی خود را موضوع اصلی روزمره رندگیمان نکنیم. با فکر کردن بیش از حد به یک اتفاق، مشکل یا ناراحتی مربوط به آن مسئله را چندین برابر بزرگ نکنیم. با تمرکز روی نگرانی ها آنها را تغذیه نکنیم و سلاح کشتن شادی و خوشحالی خودمان را به دست این سیستم ندهیم.
هدف گذاری های زندگی خود را با این سیستم انجام دهیم!
از ویژگی های خیلی مهم این سیستم هدف گذاری است، اما به جهت مثبت. برای رسیدن به چیزی که در ذهن خود دارید قبل از هرچیز باید یک برنامه ریزی دقیق ذهنی برای آن انجام دهید. بعد از آن شما باید مرحله ی هدف گذاری را شروع کنید، برای رسیدن به هدفی که تعیین کرده اید؛ باید مرحله ی تغذیه و پرورش سیستم راس رو شروع کنید.
منظور از پرورش سیستم راس چیست؟ با توجه به تمام ویژگی هایی که این سیستم داراست و تأثیر به سزای عوامل خارجی بر روی آن ما باید با تغذیه اطلاعات درست این سیستم را به نحو احسنت رشد دهیم. باید تمامی افکار منفی و نگرانی هایی که باعث دور شدن این سیستم از مسیر اصلی و اثرات مخرب بر آن می شود، را از خود دور کرده و تمرکز خود را بر موارد مثبت بگذاریم.
از جمله راه های فعال کردن این سیستم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- حرف زدن با خود و تشویق خود برای رسدن به خواسته ها و اهداف
- تصویر سازی ذهنی از مسیری که می خواهیم داشته باشیم و تصور خود در آن مسیر
- گشتن به دنبال مسائل مرتبط با خواسته مان
- دیدن موضوعات مرتبط و شنیدن حرف ها در زمینه آن موضوع
- و سایر موضوعاتی از این دسته
با توجه به موارد گفته شده ما باید تمام تلاش خود را برای به کارگیری این سیستم در جهت مثبت انجام دهیم، تا ضمیر ناخودآگاه ما سخت تر از قبل برای رسیدن به خواسته ها تلاش کند، و نتیجه آن تحقق خواسته هایمان باشد.
درباره سید علی احمدی
عاشق اینم به مردم کمک کنم تغییر مثبت کنند و کسانی که دوست دارند تغییر بدن || یه کتاب نوشتن به نام " مین های موفقیت " || یه سبک آموزشی جدید دارم به اسم "سمی-تئاتر" || یه دوره آموزشی بلند مدت دارم به اسم " استادی تغییر" ||شعار زندگیم : " استاد تغییر باشیم، نه قربانی تقدیر "
نوشته های بیشتر از سید علی احمدی
دیدگاهتان را بنویسید